دستان سیستان
مهدی بزی الری
 
 

سیستان (دلتای هیرمند)، سرزمین معروف و زرخیزی است در میانه شرق کشور که امروز سه کشور افغانستان و ایران و پاکستان را در یک نقطه با هم پیوند میزند. این منطقه که در آن آثار و بقایای دوره های مختلف تاریخی فراوان است، از لحاظ تطور تاریخی و اشکال تمدنهایی که در آن یکی بعد از دیگری جاگزین شده، و نیز از این جهت که محور حماسه های کهن ملی و مهد تهذیب اوستائی بشمار میرود، برای درک و فهم تاریخ منطقه کمال اهمیت را داراست.

 

سیستان (یا نیمروز) همچنان که در دورۀ اسلامی یکی از نقاط معمور و زرخیز کشور و کانون پرجوشش نهضت های رهائی بخش بوده است، بدون تردید در دوران های قبل از اسلام نیز از لحاظ اقتصادی و اجتماعی پیشرفته بوده و همانا توان مندی اقتصادی آن همواره توجه کشورکشایان و فاتحان شرق و غرب را به آن معطوف می داشته است. چنانکه به عنوان نمونه میتوان قشون کشی کوروش هخامنشی و اسکندر کبیر و دیگر جهانکشایان را بسوی شرق از طریق سیستان نام برد.

این منطقه از لحاظ داشتن رودخانه های خروشان و متعددی چون: هیرمند، ارغنداب، فراه رود، خاشرود، وغیره در گذشته دارای اقتصاد زراعتی پیشرفته و نیروی بشری قابل ملاحظه بوده و بقایای شهرها و قلعه ها و برج و باروهای از هم فروپاشیده فراوان آن، گواه زنده این مدعا میتواند باشد.

امروز هرکه از گرشک یا لشکرگاه و یا از فراه به قصد زرنج مسافرت کند، در طول بیش از ۳۰۰ کیلومتر مشاهده خواهد کرد که خرابه های شهرهای چون: بست، درتل، هزار جفت، صفار، رام رود، رام شهرستان، شهر غلغله، قلعه تراقون، زاهدان، طاق، پشاوران، پوست گاو، قلعه نیشک، قلعه امیران، قلعه چگینی، قلعه چخانسورک، سورین کلات و قلعه فتح وغیره وغیره در پهنای آن به نظر میخورد که جغد هم بیم دارد شبی را بر کنگره های حصار آنها سپری کند.

پروفوسور بارتولد، دانشمند و مستشرق نامدار روسی از قول دکتر بلیو انگلیسی که خود سیستان را در ۱۸۷۲ دیده می نویسد: "هیچ نقطه یی مانند سیستان از هوا و هوس های آدمی صدمه ندیده است. تا چشم کار می کند، خرابه متصل خرابه افتاده است. این خرابه ها حاکی از ادواری است که سیستان مجد و عظمت و جلال و شکوه فراوان داشته است. فقط استقرار یک حکومت مترقی و عادل می تواند این خرابه ها را به شهرستانها و آن خارزار را به تاکستان های سرسبز مبدل سازد." (رک: جغرافیای تاریخی ایران از بارتولد)



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392برچسب:گذشته سیستان,تاریخ سیستان,سیستان,زابل,نیمروز, :: 9:35 :: توسط : مهدی بزی الری

درد را از هر طرف خواندیم و نوشتیم درد بود  ....

سرزمین دلاور پرور سیستان در طول تاریخ  پر فرازو نشیب خود  همواره مورد   طمع  قدرتهای   بیگانه  بوده است   . اقتصاد قوی و نظام  اجتماعی  محکم  و سابقه تمدن  درخشان  و روحیه  سلحشوری و غیرتمندی  مردم  این خطه  از سرزمین  ایران و  فدا کاری  و دین مداری  که در نهاد مردم  آن است ، از  عواملی  بوده که همواره  از سیستان   بزرگ دژی  تسخیر ناپذیر   در مقابل  هجوم  اقوام مجاور  و حکومتهای غارتگر   ساخته  است  .

اما درد از کجا آغاز شد ؟

در دو هزار سال قبل ، آن زمان که سیستان در نقطه اوج قرار داشت نقظه ای که دوران شکوه و عظمت بی چون و چرای این خاستگاه حماسه و زادگاه پهلوانیست و حافظه تاریخ ، آن را در دو هزار سال پیش با روشنی بیشتری در خود دارد . من هم از آن فراتر نمی روم و زرنگ یا درنگیا را از آن روزی که سکستان یا سیستان نامیده شد ، بسیار مختصر تصویر میکنم ، از دوران حاکمیت پادشاهی سکائی و شاهنشاهی پهلو که از آن با نام امپراطوری هندوسیت هم نام می برند و مصادف است با عصر فرمانروایی سکاهای اشکانی بر سراسر ایران . در دوران فرمانروایی پادشاهان سکایی بر سیستان که پی ریزی آن را می توانیم همان سال استقرار قبایل سکایی در سیستان ، یعنی اواخر قرن دوم قبل از میلاد بدانیم ، سیستان بزرگ در گستره ای به پهنای کرمان تا هند و به گونه ی سرزمینی با حکومتی مستقل در شرق ایران زیر فرمان فرمانروایان سکایی خودگسترده بود . سکه های پادشاهان سکائی سیستان آنروز را که نامدارترین شان گندوفارس بود ه است از جنوب شرق ایران کنونی تا پنجاب و شمال غربی هندوستان یافته اند .این امپراطوری سکایی (پهلو) بعدها بدست سکاهای کوشان از هم پاشید همزمان با پا گرفتن شاهنشاهی ساسانی در ایران ، سیستان زیر سلطه این خاندان در آمد و به دامان ایران بزرگ پیوسته ، ضمیمه میهن سراسری شد . در ایران ساسانی ، هر چند سیستان ایالتی (ساتراپ) بنام و ولیعهد نشین بود و عنوان سکانشاه را پادشاهان ساسانی با افتخار بر نام خویش می افزودند و بقول گیرشمن و کنستانتین اینوسترانتسف ، سیستانیها از ارکان اصلی قدرت امپراطوری ساسانی بودند . باز این واقعیت انکار نا پذیر است  سیستانی که  دارای حکومتی مستقل در عهد اشکانی بود ، در دوره ساسانی به درجه یک ایالت در ساختار امپراطوری بزرگ ایران ، تنزل داده شد و این را می توان اولین موقعیت پائین تر در تاریخ حیات سیاسی سیستان ، پس از دوران پادشاهی سکایی اش دانست . دومین مرحله تنزل یا افول موقعیت سیاسی سیستان با استقرار حاکمیت عرب بر سراسر ایران آغاز میشود . آغاز این مرحله از افول را  (( باسورث  و ر.ن.فرای )) از مستشرقین غربی همزمان با خلافت معاویه ابن ابی سفیان می دانند و به دلیل  روحیه ضد عربی و بیگانه ستیزی مردم سیستان مورد غضب آل ابوسفیان قرار گرفت  در این مرحله سیستان دیگر نه تنها یک ایالت برتر و ولیعهد نشین ، در خانواده ایالات ایرانی نیست ، بلکه آرام آرام ، به سطح ایالتی تابع ایالت دیگر تنزل پیدا میکند و حاکم آن از سوی حاکم خراسان تعیین میشود . چرا؟ شاید به این دلیل که اعراب هرگز نتوانستند تمامی سیستان بزرگ را دفعتا فتح کنند و تا قرن سوم اسلامی ، سیستان شرقی پیوسته با فاتحان عرب در جنگ و گریز بود و در نتیجه هرگز سیستان همچون خراسان جای امن و آرامی برای استقرار تخت حاکمیت اعراب و گماشتگانشان نبود . بعلت آرام بودن خراسان و بست حاکمیت اعراب متجاوز در آن ، مرکزیت ایران شرقی در خراسان شکل گرفت و پس از آن هم باستثنای زمان حاکمیت صفاریان ، حکومت های سامانی و ترک که در خراسان شکل گرفته بود ، پیوسته این مرکزیت را تقویت کرد و سیستان در بوته فراموشی سپرده شد و همواره در طول تاریخ مورد آزار و ظلم همسایگان قرار گرفت و این حاکمیت بر سیستان تا قرن حاضر و تا دوران حکومت پهلوی بر ایران با گماشتن امیر اسداله اعلم خراسانی عرب الاصل بعنوان حاکم سیستان بسط یافت .

منبع: هامون

منابع

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 1-   تاریخ سیاسی پارت ، اثر نلسون دوبواز  ترجمه علی اصغر حکمت صفحه 48

2-   تاریخ ایران ، اثر گوشتمید ، ترجمه کیکاوس جهانداری صفحه 199

3-   تحقیقاتی در باره ساسانیان اثر کنستانتین اینوسترانتسف ، ترجمه کاظم کاظم زاده صفحه 62

4-   ایران از آغاز تا اسلام ، اثر گیرشمن صفحه 316

5-   تاریخ سیستان ، نوشته ادموند کلیفورد باسورث ،ترجمه حسن انوشه صفحه 77

6-   عصر زرین فرهنگ و هنر ایرانی ، نوشته ر.ن.فرای ترجمه مسعود رجب نیا ، انتشارات سروش

7-   البلدان ، ترجمه دکتر آیتی

8-   تاریخ طبری ، ترجمه پاینده جلد 5 صفحه 2015

9-   الکامل اخبار ایران اثر ابن الاثیر

10-   احیاء الملوک شاه حسین سیستانی صفحه 1

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /*]]-->


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392برچسب:سیستان,زابل,تاریخ سیستان, :: 9:12 :: توسط : مهدی بزی الری

نقش تاريخي و فرهنگي سيستان در جهان ايراني، نقشي بسيار قابل توجه و مطالعه است. سيستان در گذشته‌هاي دور مركز تلافي و محل باليدن فرهنگها و تمدنهاي بزرگ چندي بوده است.سيستان همواره سرزميني ايراني بوده كه فرهنگ ايراني به تمام معنا در آن جريان داشته است. فرهنگها و تمدنهاي بومي و محلي سيستان هيچ گاه منفك و مستقل و مجزا از پيكره ي اصلي فرهنگ ايراني ديگر بخش‌هاي ايراني نبوده است و چه بسا سيستان خود در تاريخ و فرهنگ ايران هر يك چندي پرچمدار و پيشتاز بوده است، چه پيش از اسلام كه بخش اساسي اساطير ايراني و حماسه ي ملي ايران پيوسته و وابسته به سرزمين سيستان بوده است و چه پس از اسلام كه فرهنگ غني ايران دوران اسلامي نخست در سيستان زير لواي قدرت صفاريان به يك نوع استقلال فرهنگي و سياسي از سلطه ي خلفاي بغداد دست يافت،‌نام سيستان همچنان پر آواز بوده است.
سيستان در تاريخ ايران نخست از آن نظر اهميت دارد كه مهد اساطير قومي و تاريخي ماست. رستم،‌ ابر پهلوان اساطير ايراني، آن نمونه ي انسان آرماني و كامل در حماسه ي ملي ايران، خود سيستاني است. بخش عمده ي شاهنامه ي فردوسي شرح مردانگيها، پهلوانيها و قهرمانيهاي تهمتن رستم زابلي است كه بر ضد نيروهاي اهريمني مبارزه مي‌كند و مبشر خدا پرستي،راستي و درستي است. زادگاه رستم، سيستان جايگاه و مكان يك رشته از اساسي‌ترين و حساس‌ترين رويدادهاي شاهنامه است.سيستان و يل آن در بخش عمده ي حيات فرهنگي و معنوي ايرانيان همواره حضور دائمي داشته و دارند.
فرهنگها و تمدنهاي كهن پيش از تاريخي سيستان نشان دهنده ي دست يابي ساكنان اين گوشه از فلات ايران در هزاران سال پيش به نوع متكاملي از زندگي شهر نشيني است،تا آنجايي كه كاوشهاي باستان شناسي تا كنون نشان داده است از سده هاي پاياني هزاره ي چهارم پيش از ميلاد شهرنشيني پيشرفته‌اي در نزديكي شهر زابل امروزي شكل گرفته است. اين پايگاه تمدني را اكنون با نام شهر سوخته مي‌شناسيم. كهن‌ترين لايه ي تمدن شهر سوخته يعني لايه 10 از دوره ي 4 مربوط به 3200 سال پيش از ميلاد مسيح است.



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:تاریخ سیستان,جایگاه تاریخ سیستان,سیستان,زابل, :: 9:59 :: توسط : مهدی بزی الری

ژاد پیش از ورود و استقرار آریایی ها در سیستان، نژادهای بومی در این منطقه می زیسته اند و بعد از آن مردم ساکن در این منطقه از نژاد آریایی هستند که بهتر از سایر نقاط، زبان و خصوصیات کلی ایرانیان دوره هخامنشی را حفظ کرده اند. این قوم نجیب قرنهاست که در این خاک مقدس زندگی نموده اند و در واقع نژاد آریایی تکامل خود را در دشت سیستان طی نموده است. اقوام سیستان و زابلی بخش عظیم طوایف سیستان را تشکیل می دهند. با توجه به سیر مدنیّت در این منطقه و دلایل متعدد دیگر در دوره های مختلف از طوایف شیرازی، عرب، بلوچ، قاینی، افغان و هندی به سیستان مهاجرت نموده اند. زبان و گویش محققین گویش مردم سیستان را یکی از چهار زبان متروک پارسی عهد باستان یاد کرده اند. لهجه سیستانی به زاولی معروف است و از بهترین نمونه های بازمانده گویش سیستانی سرود آتشکده کرکویه سیستان است. در سال 254 هجری قمری یعقوب لیث صفاری اولین دولت مستقل ایران را بعد از اعراب در سیستان بنیاد نهاد، وی زبان پارسی دری را زبان رسمی ایران نمود که تا کنون رسمیت دارد. خط کاوش بایتان شناسی در شهر سوخته سیستان روشن نمودکه هنگام شکوفایی این فرهنگ در 3200 سال قبل از میلاد مسیح خط نگارگری در سیستان رواج داشته است. از جمله گل نگاره ذوزنقه ای شکلی است که از آغاز دوره ایلامی در لایه دهم شهر سوخته پیدا شده است. در دوره هخامنشی، خط رایج در منطقه خط میخی بود، خط اوستایی نیز در بعضی از سکه های آن زمان دیده شده است. بعد از شهریاری یعقوب لیث، زبان و کتابت رایج در سیستان پارسی دری و پهلوی بود. موسیقی سنتی موسیقی برگرفته از حکمت معنوی و مولود فرهنگ اصیل این دیار و دارای قدمتی کهن است. در موسیقی سازی، انواع سازهای محلی از جمله قیچک، نی، دایره، سرنا و ساز و دهل استفاده می گردد که توسط هنرمندان بومی در خود منطقه ساخته میشد و در کنار موسیقی آوازی و مقامی که برگرفته از احساسات و فولکلور مردم است در ردیفها و آواها به صورت دوبیتی ها (سیتکها) رباعیها، لالاییها و به مناسبتهای مختلف اجرا می گردد. رقص شمشیر از نمونه های شاخیص موسیقی سازی و آوازی در منطقه است که ضمن داشتن شهرت جهانی با شور و اشتیاق خاصی در جشنها و مراسم آیینی این دیار برگذار میگردد. بازییها و ورزشهای محلی کشتی کچ گردان (kach) : خاستگاه دیرینه ای در سیستان دارد و بسیاری از فنون آن اکنون در کشتی آزاد که ورزش ملی ایران است اجرا می گردد. کودّی (kavade) : از بازیهای محلی و اصیل سیستانی است، هم اکنون به عنوان ورزش بومی و رسمی، شهرت بین المللی یافته و در بیشتر مسابقات برگذار میگردد. خسو (khoso) : شنا، چوک بازی، چوب بازی و رقص شمشیر مناسکی آیینی که از قدمت و اعتبار ویژه ای در سیستان برخوردار است در بیشتر جشنها برگذار می گردد. پزشکی سنتی اولین جراحی جمجمه که با موقیت در شهر سوخته که در حدود 5200 سال قبل انجام شده است قدمت پزشکی سنتی را در سیستان نشان میدهد. رستم زاد یا اولین سزارین و اولین بیهوشی برای جراحی به نقل از شاهنامه در سیستان اتفاق افتاده است. شکسته بندی و حجامت قدمت دیرینه ای در این منطقه دارد و استفاده از گیاهان دارویی مرسوم است. معماری یکی از جاذبه های سیستان، معماری و بهره گیری مثبت از فرایند چرخه طبیعت در ساخت مسکن است که به بهترین شکل در زندگی مردم نمود دارد. فرهنگ عامه تمدنی که اکنون در سیستان شاهد آن هستیم رهاورد مشعلی تابناک است که طی هزاران سال سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر رسیده است و شامل فرهنگی اصیل در قسمتهای مختلف زندگی و فولکلور منطقه می باشد. آیین ها و مراسمات در سیستان آیینها برگرفته از اقلیم و طبیعت منطقه، اعتقادات و طبقات اجتماعی مردم است و به مناسبتهای مختلف انجام می شود



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:تاریخ سیستان,سیستان ,زابل, :: 10:17 :: توسط : مهدی بزی الری

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به نام ایزد دانا و توانا باسلام و درود فراوان این وبلاگ در نظر دارد سیستان باستانی را با تاریخی سراسر افتخار و حماسه در حد توان حداقل به فرزندان این سرزمین بیشتر معرفی کند تا همان گونه که این سرزمین به فرزندان برومندش مباهات میکند مردمش نیز به سرزمین مادریشان افتخار کنند. باشد که موجبات رضایت ایزد را فراهم کنیم.
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دستان سیستان و آدرس dastansistan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.